ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
در انتظار گودو ، نوشته مشهور ترین چهره تئاتر جهان پس از شکسپیر یعنی ساموئل بکت .
بکت اهل کشور ایرلند است . در این نمایشنامه که من بارها تفسیرها و نقدهایی از آن را شنیده یا خوانده بودم، و به نظرم تفسیرش از خودش جذاب تراست !! ، اساسا به مقوله انسان و چیستی و ماهیت آن می پردازد . بکت در این نمایشنامه دست به کنکاشی فلسفی از سرنوشت انسان و هبوطش در زمین زده است . به نظرم بکت این پرسشهای ذهنی را با مخاطبانش به اشتراک گذاشته و اساسا این نمایشنامه را می توان در یک مفهوم کلی خلاصه کرد ، همچون که از عنوان سوالی آن بر می آید ، و آنهم چیزی نیست جز پرسش پیرامون هستی و انسان . اما نکته ای که هست مساله نامگذاری این جریانهای هنری مثل ابزورد یا تئاتر پوچی است که به قول آل احمد نمی توان به این گونه آثار، این عناوین را الصاق کرد. چراکه نوع نگرش هنری بکت اساسا پربار تر از باقی نگرشهاست حالا چرا پوچی و بیهوده نام گرفته جای سوال است !!؟
در صفحه 80 کتابی که من خواندم ترجمه علی اکبر علیزاد از انتشارات نشر بیدگل تنها جایی یکی از شخصیتهای نمایشنامه به نام لاکی تک گویی نسبتا طولانی دارد که بشدت جذاب و راهگشا بود :
{با فرض وجود هستی بدانگونه که در آثار همگانی علمای فن در باب پروردگار فی فی فی نفسه با ...........}
ممنون احسان
خواهش می شود بهشب جان
چه خوب...
آری خوب است
آیا باید باور کرد که قبیله سینما گوشه چشمی هم به تئاتر دارند؟ سپاس از احسان عزیز.
بله ایسا جان تئاتر مادر همه هنر هاست (: